نتایج جستجوی عبارت «اسحاق ولی زاده مشکان مدرسه شهید آیت آیه‌الله فال اسیری(ره) کربلای 5 شلمچه‌ ۱۳۶۵/۴/۵ ۱۳۶۵/۱۰/۲۵» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
شهدا سال 65 -وصیتنامه شهید غلامحسین ایزدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد غلامحسين ايزدي »
بسم رب الشهدا و الصدیقین خدایا تو می‌دانی که تنها بخاطر رضای تو و دفاع از دین تو، در این راه قدم نهاده‌ام. با اتکای به تو و چشم امید به یاری تو از هیچ کوششی در راه پیشبرد اهداف و آرمانهای مکتب‌مان دریغ نمی‌کنم. خدایا به مادرانمان صبر عنایت فرما که بتوانند داغ عزیزان‌شان را تحمل کنند. ولی از این آگاهی که در دل این شیرزنان زینب گونه پیدا شده، مطمئن هستیم که هرگاه بیاد فرزند شهید یا مفقودشان...
شهدا سال 59 -شهادت نامه شهید سید محمد محسن موسوی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۵۹ » شهيد سيد محمد محسن موسوي »
آموزگار بزرگ شهادت اکنون برخاسته است، تا به همه آنها که جهاد را تنها در توانستن می‌فهمند و به همه آنها که پیروزی بر خصم را تنها در غلبه؛ بیاموزد که شهادت نه یک باختن که یک انتخاب است. انتخابی که در آن مجاهد، با قربانی شدن خویش در آستانه معبد آزادی و در آب عشق پیروز می‌شود و حسین(ع) وارث آدم، که به بنی‌آدم چگونه زیستن آموخت، اکنون آمده است تا در این روزگار به فرزندان آدم...
شهدا سال ۶۲ -زندگینامه شهید خداداد اسفندیاری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد خداداد اسفندياري »
آنگاه‌که غنچه وجودش در میان خانواده مذهبی و متدین اسفندیاری در سال ۱۳۲۴ در شهر آباده طشک شکوفا شد، آن را رحمت خدا بر خانواده خود دانسته و او را خداداد نامیدند. تنگناهای اقتصادی و مشکلات ناشی از درآمد کم خانواده، باعث شد تا خداداد زندگی را با سختی و فشار زیاد ادامه دهد و با اُنس به گرفتاری‌ها بزرگ شود. نبودن امکان تحصیل و مدرسه در زادگاه وی، او را از تحصیل محروم نمود. از همان کودکی...
شهدا سال 66 -زندگینامه شهید حسین دمیری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید حسین دمیری »
آفتاب1345/4/1 طلوع کرده و نسیم سحری وزیدن گرفته بود که نغمه زندگی را حاج حسین دمیری در روستای چاه‌سرخ نی‌ریز، میان خانواده‌ای متدین آغاز کرد. دستهای مهربان مادر نوازشگر او گردید و کم‌کم در بین کودکان سری از سرها شد. از کودکی بسیار چالاک و باشهامت بود. در شش سالگی راهی دبستان دهقان شد و دوره ابتدایی را با موفقیت به پایان برد. سپس به دلیل عدم دسترسی به مدرسه راهنمایی، مجبور به ترک تحصیل شد. همدوش پدر...
شهدا سال 63 -زندگینامه شهید غلامحسین آربز افغانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
در اولین روز از دی‌ماه سال ۱۳۴۳، وقتی سرمای شدید زمستان، تن‌ها را می‌لرزاند، خورشید وجود غلامحسین در روستای چاه‌سوارآغا، گرمابخش خانواده‌ای متدین شد. کودک نورسیده را با شیره جان پروردند و با الهام از مکتب نورانی اسلام تربیت او را آغاز کردند. برای اندوختن معرفت راهی دبستان شهدای چاه‌سوارآغا شد و با موفقیت دوره ابتدایی را پشت سر گذاشت. احترام به پدر و مادر را در کنار خوش‌روی و مهربانی درنهایت توجه رعایت می‌کرد. به انجام فرایض...
شهدا سال 64 -وصیتنامه شهید حمیدرضا نبیئی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد حميدرضا نبيئي »
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام و درود فراوان به پیشگاه ولی‌عصر(عج) و نائب بر حقش، امام خمینی و تمامی شهدا و رزمندگان اسلام، از آدم تا خاتم و از خاتم تا به امروز. البته من خیلی کوچکتر از آن هستم که بخواهم برای ملت ایران، ملتی که چشم تمامی مسلمانان جهان به آنها و رهبر آنها می‌باشد، وصیتی و یا پیامی بدهم؛ فقط خواهشی که دارم، امام را تنها نگذارید. وحدت همیشگی خود را حفظ کنید. خدمت گذار یکدیگر...
شهدا سال 59 -زندگینامه شهید سید احمد موسوی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۵۹ »
در تاریخ 15/ 1/1340 در روستای خواجه‌جمالی از توابع بخش آباده طشک شهرستان نی‌ریز، در دامن خانواده‌ای با صفا و صمیمی و لبریز از عشق و محبت، غنچه‌ای جوانه زد که نام مبارکش را سید احمد نهادند. در سایه دست نوازشگر پدری سخت کوش و کشاورز و دامن پر مهر و محبت مادری دلسوز و خداپرست، مراحل رشد و تکامل دوران کودکی را سپری کرد. از کودکی دارای قلبی پاک و لبریز از عشق به خدا بود و...
شهدا سال 64 -وصیتنامه شهید علی اصغر سرافراز
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد علي اصغر سرافراز »
بسم الله الرحمن الرحیم لاحول و لا قوه اله بالله العلی العظیم مطالبی را که اکنون می‌خواهم بنویسم شاید کمتر جائی گفته باشم، ولی به نظر می‌رسد که بالاخره مطالب باید جائی گفته یا نوشته شود. شاید ما در لحظات آخرِ یک مأموریت، به خاطر شهدای دیگر و عظمت پیامبر(ص) و خاندانش(ع) مورد قبول حق تعالی قرار گرفتیم و بار نبسته خویش را همراه با کوله‌باری از گناه به دیار آخرت بردیم. لحظاتی را به یاد می‌آورم که تنها...
بیاد شهید حمید ده بزرگی
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
ده بزرگی زبر یاران رفت بود همکار بسیجی و سپاه ای حمید ای گل باغ ایمان از جهاد آمده اینک یاران خیزجانارفقا آمده اند آمده صورت ماهت بینند دوستان آمده بهردیدار آمده حجله عیشت بینند لیک شد حجله توخانه گور همسرت تاب و توان داده ز دست روز او همچو شب تار شده ای حمید ای گل باغ مادر مادرت بهرتو دارد شیون رفتی و داغ تو مجنونم کرد پسرم زود چرا رفتی تو یاد آندم که کنارم...
شهدا سال 63 -زندگینامه شهید علیرضا بیگی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
علیرضا زندگی ساده، زیبا و پر از صفای خود را در سوم مهرماه ۱۳۲۱ در روستای بندنو بخش سرچهان از توابع صفاشهر در خانواده‌ای متدین و مسلمان آغاز نمود. در دامان پر از عطوفت مادر و در سایه پرمهر پدر دوره کودکی را پشت سر گذاشت. الفبای مبانی دینی را از خانواده فراگرفت و برای کسب معرفت و دانش راهی دبستان شد. بعد از پایان دوره ابتدایی از ادامه تحصیل منصرف و به کار کشاورزی و دامداری مشغول...